![]() |
این روزها انتخاب تهران به عنوان یکی از 5 شهر برتر جهان در زمینه حمل و نقل و ترافیک، در کنار بسیاری دیگر از افتخارات شهرداری تهران (نظیر انتخاب هشتمین شهردار نمونه در جهان و صدها و هزاران اقدام و عملکرد موفقیت آمیز در طی دوره زمانی 5 ساله) که در سایه مدیریت هدفمند، عقلانی و عملگرای شهردار توانا، محبوب و لایق این شهر بدست آمده؛ این سوال را در ذهن ها متبادر می سازد که چرا اینچنین موفقیت های جهانی و توفیقات بین المللی که می تواند گویای برگ زرینی از افتخارات نظام اسلامی در آغاز دهه چهارم انقلاب (که همانا دهه پیشرفت و عدالت است) باشد؛ حداقل در داخل کشور برد و انعکاس رسانه ای و یا پوشش خبری حداقلی را نیز کسب نمی نماید؟ به راستی مشکل چیست؟
این یادداشت سعی دارد پاسخ به این سوال اساسی را در قالب یادآوری برخی از حقایق تلخ ارائه نماید:
به اعتقاد نگارنده هیچکدام از اتفاقاتی که تابهحال برای قالیباف افتاده هرچند عجیب به نظر میرسد؛ اما عجیب نیست:
- در انتخابات ریاست جمهوری نهم اگر قالیباف راست
بود، کسی نمیگفت: رجل سیاسی نیست و کسی نامه نمینوشت که شورای نگهبان
باید قالیباف را رد صلاحیت کند و کسی فریاد نمیزد که قالیباف جزء
اصولگرایان نیست؛
- درایام همان انتخابات اگر قالیباف چپ بود، اصلاً
صدای پای نظامیگری نمیآمد؛ میلیتاریسم حمله نمیکرد و روزنامههای
مشارکتی خط اقتدارگرایی را توضیح نمیدادند.
- اگر به جای قالیباف یک
نفر چپگرا به احترام ملت لباس نظامی را درمیآورد؛ از ببالاترین نهاد
امنیتی استعفاء میداد و بعد کاندیدای ریاست جمهوری میشد؛ رفتارش خیلی
رفتار مدنی و دموکراتیک بود و باید اینهمه اخلاق مردمسالار ارج میدید.
اما قالیباف چپ نبود...
- اگر به جای قالیباف یک محافظه کار راستگرا
نیروی انتظامی را به پلیس تبدیل کردهبود؛ 110 راه انداختهبود و امنیت شرق
کشور را برقرار کردهبود، حتما باید خیلی مقدس میشد، سوابق جبههاش با
عکس شهدا چاپ میشد، و یاران شهیدش به حمایتش میآمدند، اما این فرمانده
دلیر و بی ادعای روزهای جنگ و خون، راست نبود.
- فرض کنیم به جای
قالیباف، کس دیگری شهردار بود، حتماً تلویزیون به جای چالهها و موشهای
تهران؛ چندین هزار خط متروی راه اندازی شده و بسیاری اقدامات زیر بنایی
دیگر را، پخش میکرد.
- فرض کنیم به جای قالیباف کس دیگری مثلاً یک
اصلاحطلب اعلام کردهبود که از مطبوعات شکایت نمیکند، حتماً مطبوعات تا
مدتها این حرکت اخلاقی و فرهنگی را فراموش نمیکردند و منظر توسعه و جامعه
مدنی آن را توضیح میدادند.
- چنانچه به جای قالیباف کس دیگری در طی
یک سالبیش از 100 پل و زیرگذر در تهران زدهبود، آن وقت تلویزیون حتماً به
جای 2000 درخت که در پروژه لویزان قطع شدهبود، 12000 درخت را قطعشده
اعلام نمیکرد و روزنامههای چپگرا حتماً برای چند اصله درخت که در دوره
کرباسچی دهبرابرش هم قطع شدهبود، عزای عمومی اعلام نمیکردند و برای
اولینبار هم چپ و هم راست یک نفر را نقد نمیکردند.