«من هم هجده سالگیم در سال پنجاه و هشت بود. مىشد راحت بروم خدمت سربازیم را کنم و بروم دنبال درس و زندگیم یا در مغازهى پدرم بایستم و یک لقمه نان حلال گیر بیاورم و بخورم.خواستم دینم را به انقلاب ادا کنم. رفتم جبهه. این سالها گاهى کسانى طورى برخورد مىکنند که انگار بگویند «یا تو یک دیکتاتور نظامى هستى یا باید از دورهاى که نظامى بودهاى ابراز ندامت کنى.» نه. ندامتى در من نیست. .»
(شهردار تهران دکتر قالیباف)