تولدت مبارک دکتر قالیباف!

دکتر قالیباف عزیز در آستانه ورود به پنجمین دهه از عمر پر خیر و برکت خویش، تنها می توانییم بگوییم خسته نباشید! امیدواریم در سالگرد آغاز پنجاهمین سال زندگی خود، در مدیریت برای خدمت به آحاد مردم تهران موفق‌تر از پیش بوده و آرزومندیم طعم شیرین مدیریت خویش را بزودی در پهنه ای به گستردگی ایران اسلامی وسعت بخشید و نیز بیش از پیش امیدواریم که در استمرار حرکت در خط نظام و ولایت و اثبات کارآمدی دین در اداره جامعه، توفیقات الهی بدرقه راهتان باد

امروز اول شهریور ۱۳۹۰، سالروز تولد دکتر محمد باقر قالیباف است. او در حالی وارد پنجمین دهه از زندگی خود می شود، که بیش از سه دهه از عمر پر خیر و برکت خویش را در تلاش و خدمت به اهداف مقدس انقلاب و حضور در عرصه های مختلف نظام اسلامی صرف کرده است. قدردانی از عمری تلاش و زحمات افرادی که سالیان سال از گرانبهاترین دوران زندگی خویش را صرف تلاش و همت جهادگونه در راه اهداف متعالی نظام مقدس اسلامی ایران نموده اند، کوچکترین کاری که است که می توان در قبال آنها ارائه داد.
قالیباف یکی از هزاران مردان بی ادعا است، که سالهای سال از گرانبهاترین دوران عمر خود را در خدمت به نهضت مقدس امام راحل، آرمانهای نظام اسلامی، خدمت مخلصانه و دلاورمردانه در سنگرهای دفاع مقدس و سپس خدمت جهادی در عرصه های مختلف سازندگی کشور عزیزمان ساخته است. از جنس مردانی برآمده از آرمانهای به حق انقلاب اسلامی، که روزهای خون و قیام علیه جبهه باطل را با گوشت و پوست خود لمس کرده اند و زمانی که سفره خون پهن بوده، در خط مقدم جبهه حق علیه باطل ظاهر شدند. مردی که در هر جایی که خدمت کرد، اصول و اعتقادات جهادی و روحیه و پشتکار بی نظیرش را صرف خدمتگذاری بی ریا و ساختن ایران اسلامی ساخت.
آن روز که سفره خون و نبرد پهن بود، محمد باقر جوان ۱۹ساله به تنهایی، فرماندهی لشکری از لشکریان سپاه اسلام را در قالب لشکر ۵ نصر خراسان بر دوش کشید و پس از جنگ نیز، خود را وقف ساختن ویرانی های پس از جنگ و تامین امنیت کشور ساخت و آنگاه که احساس وظیفه همگانی جهت بازسازی و توسعه کشور ایجاد شد، در قالب فرمانده قرارگاه سازندگى خاتم‌الانبیاء با همان روحیه سرشار از نشاط نشات گرفته از جهاد مقدس، پازل دیگری از عمر خود را صرف پروژه های عظیم توسعه ای کشور نظیر راه‌آهن مشهد-سرخس، ساخت سازه‌های عظیم دریایی خلیج‌فارس و نیز سد بزرگ کرخه و دهها پروژه عملیاتی دیگر ساخت. و زمانی که پیشنهاد فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به او پیشنهاد شد، باز هم با همان روحیه مثال زدنی، که خاص رزمندگان و دلاورمردان جهاد مقدس است، با ماهها کار و تمرین فشرده، توفیق قبولی در امتحان خلبانى ایرباس را گرفته و در دومین مسئولیتی که از سوی مقام معظم رهبری، اینبار در راس نهاد انتظامی کشور به او واگذار می شود، با تغییرات اساسی و تغییر رویکرد این نیرو، سرافرازانه نمره قبولی می گیرد و کیست که از خاطر برده باشد، چهره صمیمی پلیس و قطع شدن دست اراذل و اوباش و بستن مرزهای قاچاق کالا و حاکم شدن نظم و دیسیپلین بر چهره این نیرو، تا چه حد مرهون زحمات و روحیه خستگی ناپذیر او بوده است.

اکنون که این نوشته را به پاس قدردانی از سالیان سال زحمات بی مزد و منت این مرد عملگرای عرصه سیاست در سالروز ورود او به پنجاهمین سال عمر با برکت وی تقدیم می کنیم؛ چه تعریفی باید از محمدباقر قالیباف، شهردار کنونی تهران ارائه دهیم؟ چه توصیفی و چگونه تقدیری که سزاوار و پاسخگوی زحمات سالیان سال از زحمات وی در عرصه های مختلف باشد؟
وقتی همه از عملکرد او در فرماندهی کل نیروی انتظامی رضایت داشتند و بعد از مدت‌ها شهر را در امنیت می‌دیدند، به‌ناگاه به لباس خود پشت کرد. آن را از تن به درآورد، تا ردای ریاست‌جمهوری را به تن کند. گرچه می‌خواست طعم شیرین مدیریتش را در میدانی تحت نام ایران اسلامی وسعت بخشد و به بیش از هفتاد میلیون ایرانی غیور عرضه نماید.
بر همین اساس بود که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴، در حدود چهار و نیم میلیون ایرانی به فرماندهی ناجایی که هیچ سابقه سیاسی دیگری نداشت؛ آری گفتند. قالیباف در آن انتخابات، بدون هیچ پشتوانه سیاسی و تنها با یک ماه کار انتخاباتی، در مبارزه با بزرگان دنیای سیاست سربلند بیرون آمد و رأی بالای مردم به او نشان داد، که در کسوت مدیریت یک نهاد انتظامی توانسته است؛ نظر مثبت افکار عمومی را به سوی خود جلب کند. و این هنر یک مدیر است.
مدیریت در عرصه های سیاسی و حتی فرهنگی و هنری، طبیعی است که به دلایلی زیاد می تواند بیشتر مورد توجه مردم قرار گیرد و کمتر اسباب نارضایتی مردم را فراهم کند. اما مدیریت انتظامی و کسب مدال افتخار رضایت مردم، هنری بود، که کمتر مدیری در ایران توان آن را دارد.
اما پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ تا به امروز، دکتر قالیباف در حالی شهرداری تهران را اداره کرد، که بارها برخی جریان های خاص و برخی از اعضای شورای شهر (که از طیف های گوناگون سیاسی بودند)، به جای آن که با وی همراه و همکار باشند، علیه وی عمل کردند، در کارهای اجرایی اش سنگ اندازی کرده و تلاش کردند، آرامش وی برای ادامه کار را بر هم زنند. اما در مقابل، تمام تلاش قالیباف آن بود، که شهر را به گونه ای اداره کند که آرامش مردم بر هم نریزد. این مسئله شاید بسیار کار سختی باشد، اما واقعیت این چند ساله نشان داده است؛ که قالیباف مرد کارهای سخت است. در کنار آن رئیس دولت نیز کوچکترین همکاری را در دوران مدیریت قالیباف بر شهرداری پایتخت، با وی نکرده و حتی بدهی دولت را به شهرداری پرداخت نکرده و نمی کند. از سوی دیگر، سختی کار قالیباف زمانی درک می شود، که اوضاع شهرداری تهران بعد از دوران مدیریت احمدی نژاد و را در نیز نظر بگیریم. اما این فضای آشفته و بی نظم و سامان که از دوران مدیریت قبلی به قالیباف ارث رسید، با به کار گیری نیروهای متخصص و مجرب و پرهیز از ورود به دعواهای سیاسی و تعامل با مجلس و اعضای منطقی شورا و استفاده از روش های مدیریتی دانش محور، خیلی سریع به سامان شد. این گونه شد، که دانش محوری اولویت اول در مدیریت شهری شد. این را اعضای مجرب و منطقی شورای شهر تهران و کارشناسان مدیریت شهری نیز تأیید می کنند.
ذیل دانش محوری و بها دادن به تجارب دیگران و مدیریت قاطع ، مصمم و مدون قالیباف، خیلی سریع اوضاع تهران تغییر پیدا کرد. برج میلاد پس از سالها معطلی به راه افتاده و وارد فاز درآمدزایی شده است. دهها اتوبان و بزرگراه اساسی و چند طبقه و چند منظوره در این شهر افتتاح شده و یا در حال افتتاح است. تونل رسالت و توحید بهره برداری و راه اندازی شده است. دهها کیلومتر خطوط مترو در حال ساخت است و در نهایت تهران می رود که در طول سالهای آینده تبدیل به شهر بدون ترافیک ایران شود. امروز به واقع تهران ذیل مدیریت منطقی و عملگرای مرد شماره یک پایتخت، تبدیل به یک کارگاه بزرگ سازندگی شده است.
نکته مهم تر در این میان آن بوده است، که تمام این کارها بدون کوچک ترین کمکی از سوی دولت صورت پذیرفته است. در واقع دولت نهم و دهم حتی یک ریال به مترو و حمل و نقل عمومی (به عنوان شاهرگ حیاتی) پایتخت کمک نکرد و با کارشکنی های فراوان سعی در عقب انداختن کار شهرداری در حوزه های مختلف کرد. شاید بتوان گفت، برخورد دولت با شهرداری با سوگیری های چه بسا سیاسی نیز همراه بود، در حالی که محمد باقر قالیباف بدون بهانه جویی و وارد شدن به دعواهای سیاسی نخواست آرامش مردم را بر هم بزند. وی بدون هیچ کمکی از طرف دولت ساخت سالیانه دو و نیم کیلومتر مترو را به سالانه ۱۵ کیلومتر افزایش داد و وعده داده در صورت کمک دولت سالانه ۳۰ کیلومتر مترو تحویل تهرانی ها دهد. در کنار آن خطوط اتوبوس های پر سرعت را در عین کارشکنی دولتی ها راه اندازی کرد و امروز صدها هزار شهروند تهران، سوار بر اتوبوس های پرسرعت، شهر تهران را با کمترین ترافیک ممکن، طی مسیر می کنند.
آری این ها، بخشی از مدیریت بی حاشیه مردی از جنس سرباز ولایت است؛ که علی رغم حاشیه سازی ها و تخریب های گسترده ای که تنها و تنها به خاطر زحمات و کارنامه قابل قبولش هر از گاهی از این سو و آن سو می شود، تنها و تنها تقوای الهی و سکوت و خدمت به خلق را پیشه خود ساخته است. بی جهت نیست که او در این مقطع حساس از نظام اسلامی ایران معتقد است که «امروز حزب الهی واقعی و سرباز ولایت، کسی است که در راستای پیشرفت و عدالت جامعه تلاش کند و منتظر واقعی کسی است، که برای تحقق پیشرفت جامعه یک لحظه نیز درنگ نکند و مبارزه با آمریکا و دشمنان داخلی و خارجی نیز در گروی آن است که کارآمدی دین در اداره جامعه را ثابت کنیم…» و معتقد است که « امروز بسیاری از نارسایی هایی که در جامعه اسلامی ما وجود دارد، زیبنده ما نیست و باید تلاش کنیم که آن را از سر راه برداریم و کاری کنیم، که گره ای از خلق خدا باز شود و شرف ما مدیران نیز در این راه است.» و باز بی جهت نیست که او معتقد است که: «مهم نیست که ما کجا و در چه پستی هستیم، بلکه مهم این است که در هر موقعیتی که هستیم، کار و خدمت صادقانه به مردم را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم و همه ظرفیت های موجود مادی، معنوی و انسانی را با کارآمدی خردمندانه به سمتی هدایت کنیم، که مردم احساس برخورداری و رضایت بیشتری بکنند».
واقعیت این است، که قالیباف به دور از دعواها و نزاع‌های سیاسی در سنگرهای مختلف مدیریتی و امروز در سنگر شهردار تهران منشاء تحولات بزرگی بوده و شهروندان ایرانی و تهرانی آثار خدمات و سازندگی‌های وی و همکارانش را در جای جای پایتخت مشاهده کرده و می‌کنند.
وی با چنین ویژگی های در بعد داخلی اما پتانسیل آن را نیز داشته و دارد، که حتی چهره‌ی جهانی و بین المللی مطلوبی باشد. دکتر قالیباف همواره از مدعوین اجلاس جهانی داووس بوده است و تعامل مناسبی با اجلاس های مهم جهانی داشته است. برگزیده شدن دکتر قالیباف به عنوان هشتمین شهردار برتر جهان، از میان ۲۰۰ هزار شهردار جهان و انتخاب شهر تهران به عنوان یکی از ۵ شهر برتر جهان در زمینه حمل و نقل و ترافیک شهری، می تواند نمودی از چهره بین المللی شهردار این روزهای پایتخت ایران اسلامی قلمداد گشته و برگ زرین دیگری از افتخارات نظام اسلامی در آغاز دهه چهارم انقلاب (که همانا دهه پیشرفت و عدالت است) باشد.
دکتر قالیباف عزیز! در آستانه ورود به پنجمین دهه از عمر پر خیر و برکت خویش، تنها می توانییم بگوییم خسته نباشید! امیدواریم در سالگرد آغاز پنجاهمین سال زندگی خود، در مدیریت برای خدمت به آحاد مردم تهران موفق‌تر از پیش بوده و آرزومندیم طعم شیرین مدیریت خویش را بزودی در پهنه ای به گستردگی ایران اسلامی وسعت بخشید و نیز بیش از پیش امیدواریم که در استمرار حرکت در خط نظام و ولایت و اثبات کارآمدی دین در اداره جامعه، توفیقات الهی بدرقه راهتان باد!
دکتر قالیباف، به پاس این همه تلاش و پشتکار و همت، تولدت مبارک!